مقدمه ایی بر توسعه کسب و کار نوپا
مشاوره کسب و کار باسکار: در اکثر داستان های توسعه کسب و کار نوپا در شرکت های موفق، یک ایده خلاقانه و نوآورانه به کارآفرین یک مجموعه، الهام می شود و او راه پیشرفت را برای آینده می گشاید. در ابتدا همان ایده ی مذکور ناکارآمد به نظر می رسد، اما در نهایت به طرز معجزه آسایی ناجی کسب و کار مربوطه می شود.
چنین داستانی بیشتر به افسانه شبیه است، ولی در واقعیت بیشتر خلاف آن اتفاق می افتد. اغلب استارت آپ ها با وجود موفقیت در مراحل اولیه و داشتن ایده هایی خلاقانه شکست می خورند. دلیل این امر عدم اطلاع از نحوه اجرا و جزئیات روش های توسعه کسب و کارهای نوپا است.
توسعه کسب و کارهای نوپا عمدتا برکاهش تکرار و شکست تاکید دارند، چرا که این دو روند باعث اتلاف هزینه، وقت و انرژی می شوند. در این مقاله با بررسی اصول و قواعد کلی این حوزه ، با نحوه توسعه کسب و کارهای نوپا آشنا می شویم.
شما می توانید با کمک از شرکت توسعه کسب و کار باسکار ایده ها و افکار ناب خود را با پلن های حرفه ای تدوین کرده و آن ها را تبدیل به حقیقتی عینی کنید.
تعریف کسب و کارهای نوپا و ویژگی های آن
استیو بلنک از اساتید دانشگاه میشیگان آمریکا و از بزرگترین نام ها در حوزه کسب و کار است. از دیدگاه او کسب و کا نوپا و یا استارت آپ سازمانی است که به دنبال ساخت مدل کسب و کار خودش می باشد. از ویژگی های این مجموعه عدم قطعیت در مورد محصول، ارزش ایجاد شده، بازار هدف و مشتریان هستند. وجود این شک و ابهام مجموعه را به صورت مدوام نیازمند اعتبار سنجی می کند.
از دیدگاه اریک ریس از شاگردان بلنک و نویسنده کتاب نوپای ناب، کسب و کارهای نوپا یک موسسه یا سازمان هستند که محصول و یا خدمتی تازه به بازار عرضه می کنند. در واقع استارت آپ در محصول تعریف نمی شود و ابزاری برای ارائه آن است، در زمانی که شک و ابهام وجود دارد. این شک و ابهام هم در مورد بازار و هم در مورد محصول صدق می کند.
در واقع استیو بلنک و همینطور اریک رایس عدم اطمینان کارآفرینان در این مورد را یک امر حیاتی برای توسعه کسب و کار های نوپا تلقی می کنند.
اصول تشکیل دهنده توسعه کسب و کار نوپا:
توسعه کسب و کارهای نوپا شامل 5 اصل کلی زیر می باشند:
1- کارآفرینان در هر جایی حضور دارند. این نگرش برای مجموعه های بزرگ و سازمان ها نیز مناسب است و این مفاهیم و اصول در هرجایی کاربرد دارند.
2- کارآفرینی یک نوع مدیریت محسوب می شود نه یک محصول.
3- اصل یادگیری که از طریق اعتبار سنجی به صورت مکرر اتفاق می افتد.
4- سنجش و یادگیری فعالیت های پایه یک استارت آپ محسوب می شوند. این فرآیندها در ابتدا باعث تولید محصول شده و سپس به اندازه گیری و اعتبار سنجی محصول و مشتریان می پردازند. با رعایت کردن این موارد در چرخه پیشرفت کسب و کار نهایتا یاد می گیرید که شرایط فعالی را گسترش داده و کارتان را با کیفیت و گستردگی بیشتری دنبال کنید.
5- حسابداری از اصول مهم استارت آپ به شمار می آید و نیازمند نوعی خاص از آن است که به چگونگی اندازه گیری پیشرفت، زمان بندی و اولویت بندی آن مربوط می شود.
علل شکست کسب و کارهای نوپا
در دیدگاه کلی علل شکست استارت آپ ها به دو دسته تقسیم می شوند.
- طمع در داستان یک مدل بدون نقص
بسیاری از کسب و کارهای نوپا با اتلاف وقت و هزینه برای طراحی یک مدل عالی در نهایت شکست می خورند. آن ها بزرگترین ویژگی گفته شده یعنی عدم قطعیت را نادیده گرفتند. با توجه به وجود ابهام باید در نظر داشت که شیوه های مدیریت سنتی دیگر به کار نمی آیند. امروزه ارزش در نظر مشتریان تعریف می شود نه مدیران مجموعه، پس باید از بررسی بیش از حد هر چیز یا هر نوع تولیدی در اتاق مدیریت پرهیز شود.
- عدم چرخش به موقع
بسیاری از کارآفرینان به دلیل سنگین بودن شکست آن را نمی پذیرند و به روی تکرار آن فرآیند پافشاری می کنند. تکراری که از روش های فرآیند توسعه کسب و کار های نوپا می باشد. این روند معمولا در بیشتر کسب و کار های نوپا باعث شکست های پی در پی آن ها در زمان های مختلف و علل ثابت می شود.
چهارچوب توسعه یک کسب و کار نوپا
توسعه کسب و کارهای نوپا روش ها و ابزار زیادی دارد اما اصول و چهارچوب آن ها ثابت است، فارغ از آن که چه روش و ابزاری را انتخاب کرده اید. در واقع چهارچوب زیر کمک می کند تا روش های خود را سازمان دهی کنید:
چشم انداز
چشم انداز اساس اصلی وجود یک کسب کار است. به تعریف هدف نهایی می پردازد و تمام فعالیت های شما را جهت دار می کند. عمدتا تغییری در چشم انداز صورت نمی گیرد و ثابت است. به عنوان مثال: اگر بدانید که مقصد شما کجا قرار دارد ممکن است مسیر های مختلفی برای رسیدن به آن هدف در نظر داشته باشید. معمولا با یک انحراف و مانع در مسیر از آن منصرف نمی شوید و راه های دیگر را امتحان می کنید. وظیفه اصلی چشم انداز متمرکز کردن شما بر روی همان مقصد است.
استراتژی
کسب و کارهای نوپا برای رسیدن به چشم انداز خود نیازمند یک نقشه راه و یا همان استراتژی هستند. استراتژی شامل: مدل کسب و کار، بررسی رقبا و شناخت مشتریان احتمالی می باشد. اصل چرخش در این مرحله ممکن است صورت بگیرد و با توجه به عدم قطعیت هرگز روی مدل کسب و کار خود متعصب نباشید.
محصول
نتیجه نهایی که به ترتیب در پی چشم انداز و استراتژی حاصل می شود، محصول نام دارد. محصولات طی فرآیندی که اریک ریس نام آن را تنظیم موتور می نامد، به صورت دائم در حال تغییرات هستند. اعتبارسنجی در این مرحله صورت می گیرد و کمک می کند تا با استفاده از بهینه سازی از اتلاف وقت و هزینه جلوگیری شود. در این مرحله بازخورد مشتریان بسیار اهمیت دارند و اگر تماما منفی باشد احتمالا به معنای عدم چرخش و اشتباه بودن استراتژی است.
شماتیک چهارچوب کسب و کارهای نوپا
فرآیند توسعه کسب و کار نوپا
در این قسمت تلاش شده است تا به اصلی ترین راه برای توسعه یک استارت آپ بپردازیم. برای هر فرآیندی تکنیک های متفاوتی وجود دارد که از اتلاف سرمایه جلوگیری می کنند. در تمام آن ها باید توجه شود که چرخه توسعه و یادگیری اتفاق بیوفتد. این چرخه فرآیند استانداردی است که در چهارچوب گفته شده می تواند شکل بگیرد.
چرخه مذکور شامل سه مرحله ساختن، اندازه گیری و یادگیری می باشد که به صورت مداوم در پی هم انجام می شوند. مرحله ساختن، متمرکز بر محصول حداقلی است. در این مرحله ایده در کمترین زمان ممکن به محصول تبدیل می شود.
ممکن است محصولات حداقلی تولید شده در این مرحله ایراداتی داشته باشند. باید بدانید که در مرحله بعد یعنی اندازه گیری به آن ها پرداخته می شود و انتظار یک محصول بدون نقص به شکست منتهی خواهد شد. در مرحله اندازه گیری اعتبار سنجی شکل می گیرد و بازخورد مشتریان به شما داده می دهد.
در مرحله یادگیری داده هایی که بدست آوردید دسته بندی و جمع آوری می شوند. با آموختن از آن ها و اصل چرخش شما قدرت تغییر در این محله را دارید و با ذهنیتی نوآور دوباره به مرحله ساختن محصولات می رسید.
توسعه و یادگیری بارها و بارها تکرار می شود تا در نهایت به توسعه کسب و کار نوپا خود برسید.
شماتیک چرخه توسعه و یادگیری
بایدها و نبایدها
با توجه به تجربه بسیاری از کارآفرینان عدم توجه به نکات زیر ممکن است در ادامه منجر به شکست شما شود. بعضی از آن ها اشتباهات پرتکراری هستند که از آن ها با عنوان تله در این زمینه یاد می شود.
- به مدرک دانشگاهی خود به عنوان یک مزیت و نه یک لزوم فکر کنید.
- به نوع مدرک دانشگاهی خود و رشته تحصیلی توجه نکنید.
- صرفا به کاری که بلدید، بها ندید. (تله تخصص)
- روی پول و زمین یا منابعی که شخصا دارید، حساب باز نکنید. (تله منابع)
- به هوش خود اصلا فکر نکنید چرا که اصلا تعریف و معیار مشخصی وجود ندارد. (تله نخبگی)
- مشکلات و محدودیتهای موجود در بازار و جامعه را به صورت نظام مند و تحلیلی در نظر داشته باشید.
- همواره به پویایی بازار توجه داشته باشید و تصمیم گیری قاطع از روی نتیجه بازار نداشته باشید.
جمع بندی:
امروزه شیوه مدیریت کسب و کار نوپا بسیار با نوع سنتی آن فرق کرده است. باوجود تعداد بالای کسب و کارهایی که مشغول فعالیت هستند، توانایی در ساخت محصول مزیت محسوب نمی شود. سوالی که باید مطرح کنید این است که منافع محصول ساخته شده برای مشتریان چه می باشد؟
مجموعه کسب و کار ها می توانند همواره در راستای تولید محصولات اشتباه فعالیت انجام دهند اگر براساس شهودشان استراتژی انتخاب کنند. توجه کنید که چشم انداز شما را ملزم به انتخاب استراتژی خاصی نمی کند. آزمون بازار به شما استراتژی مناسب را معرفی می کند. کافی است به دنبال حقیقت باشید و یادگیری را با آزمودن فرضیه ها دنبال کنید و در صورت شکست، سعی کنید این روند اشتباه را پذیرفته و در قبال آن پافشاری نکنید.
https://steveblank.com/2010/01/25/whats-a-startup-first-principles/
http://theleanstartup.com/principles
https://www.investopedia.com/terms/l/lean-startup.asp